بازیهای ترسناک به خاطر ماهیتشان، دارای مخاطبانی خاص هستند. این بازیها همگی برای سنین بزرگسال بوده و بهطورحتم به اعصاب و حوصلهی زیاد و هیجانات بالا نیاز دارند. طبیعی است که در یک جمع شاد و دوستانه، این بازیها انجام نمیشوند و حتی افرادی که دور و بر شما هستند نیز شاید از دیدن تصاویر بازی خوششان نیاید اما با این وجود، عناوین بسیار پرطرفداری نظیر سری Resident Evil در این دسته قرار میگیرند.
ما در این مقاله سعی کردهایم فهرستی ده تایی از ترسناکترین بازیهای موجود در صنعت بازی را برای شما فراهم آوریم. توجه داشته باشید که ما به بازیهایی میپردازیم که هنوز هم مخوف هستند، نه بازیهای قدیمی نظیر نسخه اول Resident Evil که شاید در زمان خود خیلی رعبآور بود اما امروزه با آن گرافیک و زاویهی دوربینش بیشتر اعصاب خردکن است تا ترسناک. لازم به ذکر است که بازیهای ترسناک زیاد دیگری هم هستند که در این لیست نیامدهاند و این به معنی بیارزش بودن آنها نیست.
Silent Hill: Downpour
این بازی، آخرین نسخهی اصلی از سری بازیهای سایلنت هیل است. بازی با بودجهای کم و تیمی تقریباً کوچک توسعه یافته بود. این عنوان توانست تا حدودی نظر منتقدین را جلب کند اما در بازار، چندان مورد توجه قرار نگرفت. با اینکه عاشقان سری سایلنت هیل، معمولاً با نسخهی دوم بازی و سبک و سیاق آن خاطرات خوشی دارند اما میتوان گفت ترسناکترین بازی در این سری، نسخهی Downpour است. در این بازی، صداگذاری موجودات مخوف بازی و به خصوص صدای بیسیم خرابی که نزدیک شدن دشمنان را ندا میدهد، بسیار عالی کار شده است. از طرف دیگر در صحنههایی، بازی واقعا نفسگیر میشود؛ مثلاً وقتی بارش باران آغاز میشود هر لحظه به تعداد دشمنان افزوده شده و آنها در خیابانهای شهر به دنبال شما میدویدند. از طرف دیگر، گرافیک بازی با اینکه از نظر فنی، حرف چندانی برای گفتن نداشت اما در بحث هنری، بسیار مخوف کار شده بود. جالب این است که شهر سایلنت هیل بسیار گسترده و پیچ در پیچ است و اگر بازی را تمام کنید، تازه شاید بتوانید نیمی از رازهای مخوف آن را کشف کنید.
Resident Evil 7: Biohazard
ترسناکترین نسخه از سری بازیهای Resident Evil که حتی طرفداران قدیمی این سری را شوکه کرد، همین نسخه است. بازی به خصوص در نیمهی ابتدایی مانند یک فیلم بسیار خشن اسلشر عمل میکند که ترسهای زیادی هم دارد. بازی با دوربین اول شخص روایت میشود و این لحظات بسیار شوکه کنندهای را برای شما رقم میزند. به خصوص اگر با دوربین واقعیت مجازی، بازی را تجربه کنید که در این صورت حتما باید قلب سالم و جوانی داشته باشید! بازی آن قدر ترسناک و به دور از ریشههای اکشنتر سری رزیدنت بود که در اوایل، خیلی مورد استقبال قرار نگرفت و به مرور زمان به سوددهی مورد نظر کپکام رسید. برای اتمام این بازی، نیاز به اعصابی پولادین خواهید داشت.
Outlast
بازی اوت لست به نوعی یکی از بهترینها در سبک خود است. به خصوص در نسخهی اول بازی به موفقیتی در ترساندن مخاطب دست یافت که شاید در نسخهی دوم تکرار نشد. شاید داستان بازی خیلی جذاب و قوی نباشد و به این صورت است که آزمایشهای ترسنناکی روی انسانها انجام میدهد اما بازی، بسیار ترسناک است به خصوص به خاطر اینکه شما کنترل یک شخصیت ضعیف را به دست میگیرید که توانایی مبارزه ندارد؛ او فقط میتواند بدود و در زیر تخت و میزها مخفی شود. محیط بازی هم کاملاً تاریک است و برای گشت و گذار در بازی باید از درون یک دوربین هندیکم و حالت دید شب آن به اطراف بنگرید. مدیریت باتریهای دوربین در این بازی، بسیار چالش برانگیز است. این بازی تصاویر خشن بسیاری دارد و به سبک و سیاق فیلمهای اسلشر کار شده است.
Dead Space 2
بازیهای سه گانهی Dead Space توانستهاند موفقیت زیادی در ترساندن مخاطبان کسب کنند. اما این بازی، آنقدر ترسناک بوده که چندان مورد استقبال خریداران قرار نگرفته است. در واقع، اوج ترس در این بازی اکشن به نسخهی دوم برمیگردد که آیزاک، شخصیت اصلی بازی، از منظر روانی هم دچار مشکل شده و توهمهای بسیار ترسناکی میبیند. مبارزات و صداگذاری هم در این نسخه، بسیار اعصاب خردکن است و فریادهای نکرومورفها و ندای دهشتناک «ما را متحد کن» مو بر تنتان سیخ میکند. نسخه سوم بازی، محیطهای مخوف کمتری دارد و حتی بعضی مراحل در روز روشن و آب و هوای برفی جریان دارند.
The Evil Within 2
این بازی، بیشتر محیط مخوفی دارد تا استراتژی. درواقع قرار نیست خیلی از دشمنان بازی بترسید یا صحنههای ترسناک ناگهانی شما را غافلگیر کند. بلکه مدیریت منابع و مخفیکاری برای دوری از دشمنان، استرس کافی را به شما تزریق میکند. به هر حال، بازی دستپخت گروهی تحت مدیریت خالق Resident Evil 4 یعنی آقای میکامی است. از این رو، فرمول رزیدنت ایول ۴ در این بازی هم تکرار شده است. با این حال، برخی غول آخرهای بازی آنقدر ترسناک هستند و حرکات و صداهای عجیبی دارند که متعجب خواهید شد.
SOMA
SOMA یک ترس مستمر دارد که شاید هیچوقت هم به اوج نمیرسد. این بازی در زیر دریا و پس از نابودی جهان رخ میدهد. معدود انسانهای تنها، با فناوریای مخوف، قصد زنده نگاه داشتن نوع بشر داشتهاند و حالا خود دشمنی جدید برای بشریت خلق کردهاند. بازی با مفاهیمی نظیر چیستی ماهیت انسان و روح او و آیندهی سیاه فناوری دست و پنجه نرم میکند. ترس در این بازی از معدود موجوداتی که شما را دنبال میکنند سرچشمه نمیگیرد. بلکه ترس از آیندهای که منتظر نوع بشر است شما را در بر خواهد گرفت. به نوعی که وقتی بازی را تمام میکنید تازه میفهمید بازی ترسناک نیست بلکه واقعیتی که به ما نشان میدهد و در زندگی روزمره ما در جریان است ترسناکش میکند.
The Last of Us
بازی The Last of Us طرفداران دو آتشهی زیادی دارد. خیلیها عاشق لحظات احساسی آن هستند، برخی اکشن و درگیریهای آن را میپسندند و بعضی هم گرافیک آن را خیلی دوست دارند، اما چیزی که بازی آخرین ما را به اندازه کافی ترسناک میکند تا در لیست ما قرار گیرد، زامبیهای آن هستند. در اکثر بازیهای ویدیویی، زامبیها موجوداتی خنگ و کند هستند که به راحتی هم هدشات میشوند. اما در The Last of Us اینگونه نیست. زامبیهای بازی به کوچکترین صدایی واکنش نشان میدهند و خیلی هم چابک هستند و به دنبال شما میدوند. اگر هم تعدادشان زیاد باشد به احتمال زیاد کارتان ساخته است.
Alan Wake
بازی آلن ویک، شاهکار آقای سم لیک در داستانپردازی است اما بازی از منظر ترس هم واقعاً کم نظیر کار شده است. شاید در کمتر بازیای بتوان بدون نمایش صحنههای خیلی خشن و خون و خونریزی مخاطب را ترساند. کاری که آلن ویک، آن را به نحو احسن انجام میدهد. از کنار اکشن ناب بازی که به کمک نور و چراغ قوه و صحنههای اسلوموشن ترکیبی عالی را رقم زدهاند میگذریم. بازی به دو علت خیلی ترسناک است. ابتدا محیطهای جنگلی با درختهای متحرک که هرکدام به مانند شبهی مخوف میمانند. دیگری دست نوشتههای آلن که وقایع ترسناک آینده را به شکل هیجانانگیزی توضیح میدهند و شما هر لحظه منتظر هستید چیزی که خواندهاید به زودی برایتان اتفاق بیفتد.
P.T.
این دو حرف، مخفف واژه Playable Teaser است. یعنی یک تیزر قابل بازی برای نسخه جدیدی از سری سایلنت هیل که قرار بود به وسیلهی هیدئو کوجیما و کارگردان شهیر، گیلرمو دلتورو ساخته شود. این بازی در واقع دمویی برای آن نسخه از سایلنت هیل بود تا به مردم نشان داده شود بازی قرار است چه قدر ترسناک باشد. از این رو، کوجیما در این بازی کوتاه، تمام زورش را زده بود تا مخاطب در حد مرگ بترسد. او برای این کار از روح مخوف و سفیدپوش یک زن استفاده کرده بود که هر چند وقت یک بار با ترساندنتان از خجالت شما در میآمد. البته به سبک سری سایلنت هیل، محیط تیره و تار و کاراکتری تنها در میان ترسها، از ویژگیهای اصلی این بازی است.
Alien: Isolation
بازیهایی که بر اساس فیلمهای بیگانه ساخته شدهاند معمولاً چندان موفق نبوده و بر خلاف فیلمهای این مجموعه آنقدرها هم ترسناک نبودهاند. اما این جریان در نسخه Isolation مانند گذشته تکرار نمیشود. در این بازی از مبارزه کردن خبری نیست بلکه تمام تمرکز شما روی بقای شخصیت اصلی است. تنها یک نوع بیگانه در همه جای بازی به دنبال شما است و شما باید هر قدم را با احتیاط بردارید تا از چشم و گوش او مخفی بمانید. البته بازی، ابزارهای کمکی نظیر تشخیصدهنده حرکت به شما ارائه میدهد تا از محیط اطراف خود بیشتر آگاهی پیدا کنید. اما در این بازی، آگاهی بیشتر به افزایش ترس میانجامد چرا که به احتیاط بیشتری نیاز پیدا میکنید.